روزهایی که با استرس درس می خواندیم را بعید است که هم سن و سالهای من فراموش کرده باشند. روزهایی می توانستیم از آن لذت بسیار زیادی ببریم ولی با فشار زیاد اطرافیان خودمان را در...
کمتر از 20 روز دیگر به چهل سالگی من باقی مانده است. چهل سال از عمر خودم را به پایان می رسونم و به نظرم بیشتر از نصف راه رو رفته ام. امید به زندگی بسیار بیشتر از 80...
اگه پست قبلی من در خصوص حباب دات کام رو خونده باشید، یادتون میاد که گفتم در ایران داریم مسیری رو طی می کنیم که عینا در سالهای 1999 تا 2001 کشورهای توسعه یافته با اون رو به رو...
نگید تا کنون با درخواست پرداخت انعام مواجه نشدید. حتی همان یک بار هم کافی است که ذهنیت شما را به انعام دادن تغییر داده باشد. برخی از رفقا که در موقعیت های این چنینی بیشتر قرار گرفته اند...
اصلا وقتی فکرش را هم می کنم، تنم می لرزد. به راحتی روزها را به شب و شب ها را به روز می رسانند بدون اینکه حتی ذره ای به سمت اهداف خود حرکت کرده باشند. هدف؟ کدام هدف؟...
وقتی به این فکر میکنم که «این نیز بگذرد» بیشتر از همهی وقتها دلم میگیرد. چه خوشحال باشم و چه ناراحت. وقتی خوشحالم که واضح است نمیخواهم بگذرد و وقتی ناراحتم، دلم میگیرد که چرا برای چیزی که میگذرد،...
از خدا که پنهون نیست، از شما چه پنهون، بنده لیسانس مهندسی برق گرفتم. خوب بالاخره مهندسی گفتن. تقریبا شما از ترم اول مهندسی توقع اطرافیان رو مبنی بر اینکه کارتون درسته و می تونید برخی چیزها رو تعمیر...