وزرش اول کشورمون کشتیه. تو المپیک مدالهای طلامون رو هم از وزنه برداری و کشتی می گیریم. در واقع کلا وقتی پای زور به میون بیاد، وضع ما خیلی بد نیست. باقی ورزشهایی که ما حضور داشتیم رو تو المپیک اگه دنبال بکنی هم وضع به همین منواله. تو ورزشهای رزمی که تقریبا زور بازو خیلی توش پر رنگ نیست، بلافاصله از دنیا عقب می افتیم. اگه آیتم زمان و زور رو با هم نگاه بکنیم که ماجرا قشنگ می شه، اگه وزرشی باشه که زور توش مهم باشه و بشه خیلی سریع کار رو تموم کرد، مثل وزنه برداری، که حتما وضعمون بهتر هم هست. المپیک تموم میشه و اگه شاخص زور در مدال رو تعریف بکنیم، به نظر میاد که ایران رتبه اول رو بتونه کسب بکنه.
شاخص نا داوری از قلم نیافتد!
یه شاخص دیگه هم هست که برای ما خیلی مهمه. شاخص ناداوری. به طرز معجزه آسایی در همان ورزشهای زوری در حق ما ناداوری صورت میگیره. غیر از یه مورد بسیار خفیف در شمشیربازی و یه دونه کوچیک هم در تکواندو، تقریبا در ورزشهای دیگه شاهد ناداوری علیه ایران نیستیم.
یه اتفاق جالب هم توی کشتی فرنگی افتاد که ماجرای زور بازو رو به درایت مربی گره زد. اینکه داور در یک مسابقه کشتی کم کار، اول به یکی از طرفین اخطار و امتیاز می دهد و اگر فایده نداشت به نفر بعدی هم اخطار و امتیاز می دهد و اگر کشتی با این نتیجه مساوی شد، برنده کسی است که امتیاز آخر رو گرفته و ما اینجا هم کم میاریم و گزارشگر عنوان می کنه که ای کاش کشتی گیر ما جوری کشتی می گرفت که اولین اخطار رو به اون می دادند و امتیاز رو به حریف تا بتونه از این طریق شاید برنده مسابقه بشه. حتما یادتون هست که در سالهای قبل اشتباه در انتخاب وزنه برای وزنه بردار ایرانی (اسمش یادم نیست) از مدال طلا ما رو دور کرد. این دو تا مثال کافیه که حواسمون باشه اگه یه کم هوشمندی و مدیریت به ورزشهای زوری قرار بشه اضافه بشه، همین چند تا مدالی هم که گرفتیم رو از دست خواهیم داد.
زورمندی مردم مثال زدنی است.
صبح که از خونه بیرون میایید لازم نیست که خیلی تلاش بکنید تا مثالهایی از زورمندی مردم عزیزمون رو ببینید. همینکه جرأت نمی کنید کنار یک اتوبوس در ترافیک رانندگی بکنید، یا حتما اگر در آینه یک نیسان آبی که به سمتتون میاد رو ببینید راه رو برای ایشون باز می کنید، کافیه که بدونید چرا ما در ورزشهای زوری وضع بهتری داریم. هنگام مشاجره و دعوا بر سر موضوعات ساده هم اگه به گردن کشیدۀ اون آدم گنده تره نگاهی بندازید که چیزی شبیه غاز و خروس، گردن کشی می کنه مطمئن میشید که ما در ورزشهای زوری وضعمون بهتره.
اما این چند سال یه اتفاق خوب هم افتاده و اون موفقیت های تیم فوتسال و بعد از اون تیم والیبال هست. البته تیم کبدی هم انصافا ترکیبی از زور و کار تیمی داره که وضعمون داره بهتر می شه.
اما یک موضوع هم بسیار مهمه که به نظر میاد حداکثر استفاده از اون در این المپیک صورت نگرفت. اون هم ماجرای جو گیر شدنه. نمی تونم در مورد مردم سایر سرزمینها اظهار نظر کنم، اما مردم ایران بسیار در مواقع جوگیر شدن هم زورشون زیاد میشه و هم دقتشون بالا می ره و کلا کارشون درست میشه. این موضوع در حدی در ورزش همه دنیا هست. مثلا حضور تماشاگران فوتبال تاثیر بسیار زیادی در کیفیت بازی داره. اما منظور من بیشتر کارکرد جو دادن به ماجراست. خوب که دقیق بشید این دوره از المپیک کلا مسئولین و رسانه ها و … کمتر از دوره های قبل جو دادند. خوب جو کم میدی، ورزشکارهای عزیز جو گیر نمیشن، مدال هم نمیارن.
یه مصاحبه با فلپس، شناگر آمریکایی کرده بودند که در اون گفته بود در اکثر روزها تنها کاری که غیر از غذا خوردن
و خوابیدن در شب انجام میدهد، شنا کردن است. اینکه از کجا درمیاره که خرج زندگیش رو بده همون ماجرای تفاوت ورزشکارهای ایرانی با خیلی جاهای دنیاست. ورزشکار حرفه ای که مجبوره برای گذران زندگی شغل دیگری هم داشته باشه، خوب قبول کنیم که نمیتونه به اندازه کافی تمرین بکنه. و امروز به نظر میاد که در سطح یک ورزش دنیا تمرین چیزی نیست که بشود با مربی خوب و یا زور زیاد جایگزینش کرد. ورزشکاری که تمرین کم میکنه و جو گیر هم میشه، خوب چرا توقع دارید که طلا براتون بیاره. به نظر نمیاد که این موضوع به این زودی های در ایران سر و سامان پیدا بکنه.