مثل دانش مدیریت که بعیده فردی اظهار کنه که از اون دانش بی بهره هست، تقریبا همه افراد این ادعا رو دارن که ایده های بسیاری برای کسب و کار در ذهنشون وجود داره و فقط شرایط پیاده سازی اون ایده رو ندارن. اصلا چرا راه دور بریم. خود بنده در جمع دوستان بارها مورد لطف قرار گرفتم که به به ! چه ایده های خوبی دارم. خیلی اوقات هم ناراحت هستم که چرا فرصتی برای پیاده سازی ایده هایم ندارم. اما واقعا این امکان وجود داره که ایده هامون رو ارزیابی بکنیم؟ حتما شیوه های مختلفی برای این کار وجود داره، اما چند روزی است که من درگیر یکی از شیوه ها شدم.
اگر ایده ای که دارید در یک جمله خلاصه نمی شود، احتمالا حرف جدیدی برای گفتن ندارید
آنقدر این جمله در همان لحظه بر من تاثیر گذاشت که شاید باور نکنید یادم نیست از رادیو شنیدم و یا دوستی گفت و یا در کتاب و مقاله ای خوندم. شاید هم تو تلگرام کسی برام فرستاده باشه. اما هیچ وقت تا این اندازه ایده های خودم رو به چالش نکشیده بودم.
شروع کردم همه ایده هایی که داشتم رو تو ذهنم ردیف کردم و سعی کردم در یک جمله توضیح بدم که اون ایده چی بوده. وای خدای من، خیلی از اونها به هیچ وجه امکان این رو نداشت که در یک جمله بیان بشه. باید کلی توضیح می دادم که منظورم اینه و منظورم اونه. بعدش چند تا ایده که پیاده شده و البته به نظر جدید میاد رو فارغ از اینکه موفق بودند یا نه مرور کردم.
فلافل سلف سرویس: یه فلافلی بزنم که مردم خودشون ساندویچ رو با مخلفات پر بکنن.
واکسی سیار: یه شماره تلفن می دم و هر کی زنگ زد می رم در محل و براش واکس می زنم.
فروشگاه آنلاین مد: یه فروشگاه انلاین که همه چیز در مورد پوشاک و اکسسوری رو بفروشه
آتلیه سیار: تو عروسی ها و مهمونی ها امکان گرفتن عکس از آدمهایی که خودشون رو آماده کردند رو فراهم کنم و همونجا چاپ کنم بهشون بدم.
ناهار سرپایی: برای آدمهایی که اومدند بازار ساندویچ درست بکنم و بفروشم.
بعدش دیدم که شاید برخی از این ایده ها الان تو ذهنمون تکراری هست اما به واقع برای اولین بار که فردی اون رو پیاده سازی کرده بسیار هم جدید بوده.
این نتیجه رو گرفتم که شاید بهتر باشه جمله تاثیر گذار رو به این نحو اصلاح کنم :
” اگر لازم هست که برای توضیح دادن تمایز ایده تان با ایده های دیگر بیشتر از یک جمله بیان کنید، احتمالا حرف تازه ای ندارید”
اما تکلیف ایده هایی که کپی برداری از بلاد غرب هستند چه می شود؟
موضوع اصلا کپی برداری یا بکر بودن ایده نیست. موضوع امکان بیان کردن وجه تمایز در یک جمله هست. مثلا اسنپ
گرفتن تاکسی به صورت آنلاین: یک شبکه تاکسیرانی راه بیاندازم که امکان درخواست ماشین به صورت آنلاین باشد.
درسته که نمونه این ایده در دنیا بارها تکرار شده اما به واقع در بوم ایران حرف بسیار جدید و نویی بوده.
ایده هایی یک جمله ای و اجرایی بسیار پیچیده
البته فراموش نشود که خلاصه شدن ایده در یک جمله به معنای سادگی در پیاده سازی نیست. مثلا همان اسنپ که مثال زدیم، پیاده سازی بسیار پیچیده ای هم داشته و کار شبانه روزی نیاز داره. مطمئن هستم که سادگی ایده ربطی به پیچیدگی اجرای اون نداره.
از این به بعد هر وقت ایده ای به ذهنم رسید اول تلاش می کنم که در یک جمله بیانش کنم. ببینم وقتی که در یک جمله خلاصه می کنم، شبیه کدام ایده ایست که پیاده شده است.