حتما شما هم در موقعیتهایی قرار گرفتهاید که به حمایت دوستان خود نیاز داشتید اما به شدت احساس تنهایی کردهاید. میدانم خیلی چیز جدیدی نیست. معمولاً این روزها بهتر است توقع خود را از دیگران و حتی دوستان خود کم و کمتر کنید شاید با این کار احساس بد تنهایی قابل تحملتر شود.
اما هرچه سن من بیشتر میشود یک موضوع جذابیت بیشتری پیدا میکند و آنهم چیزی نیست جز شناخت بیشتر از اطرافیانم. از نزدیکان و اقوام گرفته تا دوستان و نهایتاً همکارها و شرکای تجاری و …. تقریباً دور خیلی از افراد خط کشیدهام از بهکار بردن القابی مانند دوست برای آنها پرهیز میکنم.
حمایت دوستان را طلب کنید تا آنها را بیشتر بشناسید.
اما تقریبا به یک جمعبندی خوب در راههای شناخت دوست و دشمن و بیطرف رسیدهام. جملهای که به استیو جابز هم نسبت میدهند کار را تمام کرد. که “اگر می خواهید بدانید دوستان واقعی شما چه کسانی هستند، یک کسبوکار راه بیاندازید و از آنها کمک بخواهید.”
من همیشه گفتهام که سطحیترین حمایتی که میشود از یک فرد انجام داد، کمک مالی است. گاهی اوقات کمک مالی راهی است برای فرار از حمایتهای واقعی که میشود از یک فرد انجام داد. برای همین جملهی فوق بسیار به دلم نشست. دوستان خود را آن زمانی خواهی شناخت که اتفاقاً کمک مالی از آنها نخواهید. از آنها بخواهید در کسبوکاری که راهانداختهاید حمایتتان کنند. حمایت کنند تا موفق شوید، تا درآمد بیشتر داشته باشید، تا معروف و مشهور شوید. آنوقت است که دوستان واقعی خود را خواهید شناخت. دوستانی که میتوانند موفقیت شما را تصور کنند. میتوانند بزرگتر شدن شما را تصور کنند. میتوانند پایهای برای رشد شما باشند و از این موضوع به خود هم خواهند بالید.
از دوستان خود بخواهید برای کسبوکار شما زمان بگذارند. از آنهای بخواهید ارزشمندترین چیز که همان زمان است را برای شما اختصاص دهند. پول را که از دوست و دشمن بالاخره میتوانید تأمین کنید. دوستیهایتان با قرض گرفتنهای مالی محک خوبی نمیخورد.