بر خلاف اکثر دوستان کماکان دریافت پیامک های تبلیغاتی رو غیر فعال نکردم. در نتیجه به طور متوسط روزی ۱۰ الی ۱۵ پیامک تبلیغاتی دریافت می کنم. علت فعال نکردنم هم این بود که از سیگنالهای دریافتی از بازار کسب و کارهای فعال بی خبر نباشم. چند وقت پیش بود که فهمیدم یکی از دوستان کسب و کارش همین ارسال پیامک هست و خلاصه خوب پولی دراورده. برای من اولش عجیب بود که مگه میشه مردم برای هر پیامک ۱۰۰ تومن بدن که مثلا یه جمله از بزرگان براشون ارسال بشه. یا مثلا ۱۵۰ تومن بدن که یه پیامک حاوی توصیه برای لاغری براشون بفرستی. دیدم بعله. خوب مردمی داریم. البته در یه پست جداگانه به اینکه فقر مالی چه طور مصرف گرایی رو توسعه خواهد داد، براتون مفصل خواهم نوشت.
اما جونم براتون بگه امروز یه پیامک دریافت کردم دیگه شاهکار بود. “کاهش وزن، فقط به روش ذهنی و بدون رژیم غذایی!” آقا انصافا کم آوردم. یعنی قبلا می خندیدیم که به مردم می گن دیگه دوره ورزشهای سنگین سر اومده و تنها با یه کرم و یا قرص می تونی لاغر بشی. الان می گن دیگه قرص هم لازم نیست. فقط بیا ما رو ذهنت کار می کنیم و تو لاغر می شی. البته وقتی بفهمید که جماعتی هم مشتاق هستند و پیامک رو پاسخ می دهند و در سمینارش هم شرکت می کنند، اون وقت هست که به خودت می گی بی عرضه ببین مردم از چه راهی پول در میارن.
یه جستجو تو پیامک هام کردم، این رو هم پیدا کردم. “اضافه وزن داری؟ شب ها خوب نمی خوابی؟ همیشه خسته هستی؟ قلبت تند می زنه؟ برای درمان اینها ۱ رو به *** بفرست هر پیام ۱۰۰ تومن “ شما خوب دقت نکردید. نوشته برای درمان اینها. درمان ؟!! باز هم دمش گرم.
قرص کنکور
کجان اون دوستانی که می گفتند کاشکی یه قرصی بود می دادند که بخوریم و کنکور قبول بشیم. دیدن قرصش اختراع نمیشه به جاش ظرفیت رو اونقدر بالا بردن که شما بچت به دنیا می آد حسب صلاحدید همسر محترم می تونی بهش بگی مهندس، دکتر و یا یه کم وضعت خوب باشه پروفوسور.
قرض از این حرفها چی بود؟ خیلی مختصر. همین الان که همه جا می نالند از رکود و بیکاری و همه دنبال درک کاملی از بسته خروج بدون تورم از رکود هستند، برخی چنان پولی در میارند که نه می تونی بهشون بگی مختلس، نه می تونی بگی رانت خور، نه می تونی بگی خون مردم تو شیشه کن. آقا تقریبا ندیدم کسب و کاری که بر پایه عوام فریبی باشه و نگیره. آقا ندیدم کسب و کاری که خزعبلات به مردم بفروشه و نگیره. شما یه کم بیای و بخوای حرف درست و حسابی بزنی، جماعت شروع می کنند به قر زدن و مقایسه کردن.
اگه شما در کسب و کار رعایت انصاف رو داشته باشی، اما محصولی طراحی کنی که مقیاس پذیر باشه، در همین شرایط رکود هم می تونی فروش خوبی داشته باشی.
یه کم تو پاراگراف بالا زیاده روی کردم، همیشه هم اینطوری نیست. اگه شما در کسب و کار رعایت انصاف رو داشته باشی، اما محصولی طراحی کنی که مقیاس پذیر باشه، در همین شرایط رکود هم می تونی فروش خوبی داشته باشی. واسه چی زیاده روی کردم؟ برای اینکه تو طراحی استارتاپ ها، تو پختن ایده هاتون، تو توسعه محصول، این ماجرای مقیاس پذیری رو فراموش نکنید. از هر کی ۱۰۰ تومن بگیر ولی به همه بفروش.
بماند که این مقیاس پذیری مخالفان خاص خودش رو هم داره. از خیلی از صاحبان ایده خواهید شنید که محصولشون رو برای نیش مارکت (بازار جاویژه-Niche Market) طراحی می کنند. بماند که همه هم در دوران رکود سراغ دهک بالای اقتصادی می رن و اعتقاد دارند که تو این اوضاع باید برای عزیزان پولدار محصول تعریف کرد.
در مجموع این روزها وقت خوب و زیادی برای طراحی محصولات و خدماتی که در رکود بشه فروخت می گذارم. دوستان خوبی هم دارم که در این زمینه صاحب نظر هستند و به من کمک می دن.