مدتی است که دغدغه‌ی جدی من در کار و زندگی، فراهم کردن شرایطی است که پسرم آبتین بتواند مهارت‌هایی را که به نظر می‌رسد در بزرگ‌سالی به آن‌ها نیاز پیدا می‌کند را فراگیرد. به این منظور وقت زیادی برای بررسی دوره‌های آموزشی، مدارس مختلف، کتاب‌ها و فیلم‌های آموزشی برای افزایش مهارت‌های نرم (Soft skills) کودکان گذاشته‌ام. در بسیاری از موارد در ایران و دنیا نگاه متفاوتی برای مهارت افزایی کودکان خواهید یافت اما موضوع این پست من شهربازی مهارتی کاربازیا در ایران و برند بین المللی کیدزانیا است.
کیدزانیا که یک برند ۱۹ ساله‌ی مکزیکی است، مراکز تفریحی خانوادگی را در تعدادی از کشورها ایجاد کرده که در این مراکز هم‌زمان با تفریح، کودک این فرصت را دارد که از نزدیک با مشاغل بزرگ‌سالان آشنا شده و آن‌ها را زیر نظر یک مربی فراگیرد. مهارت افزایی کودکان برای زندگی از مهمترین اهداف این برند عنوان می‌شود. احتمالا بسیار از ایرانیان که به کشورهای امارات و یا مالزی سفر کرده‌اند، دو شعبه دبی و کوالالامپور این برند را دیده‌اند. البته کیدزانیا، تنها برند بزرگ این حوزه نیست و برندهای دیگری مانند مینوپولیس هم برای خود حرف‌های بسیاری دارند.
در این شهرها که در ابعاد کمی کوچکتر از واقعیت در فضایی سرپوشیده، غرفه‌هایی ایجاد می‌شود، تلاش می‌کنند تا کودک را به یکی از رؤیاهایش که همان زودتر بزرگ شدن برای انجام کارهای بزرگ‌ترهاست برسانند. در کنار تمام مزیت‌هایی که از چنین پروژه‌هایی برای مهارت افزایی کودکان می‌توان برشمرد، نباید نقش پررنگ برندها در خلق تجربه‌ای بی‌نظیر برای بچه‌ها را فراموش کرد.
کاربازیا شهر مشاغل کودکان، شهربازی مهارتی
کاربازیا یکی از مجموعه‌هایی است که با بهره‌گیری از تجربه‌ی موفق برندهای بین المللی نسبت به ساخت مجموعه‌ای با همین هدف در ایران اقدام کرده‌است. در ان مجموعه نزدیک به ۱۸ غرفه وجود دارد که تعدادی از مشاغل اصلی را در بر می‌گیرد. کاربازیا در برج میلاد قرار دارد و در ابتدای سال ۹۷ در طبقه منهای یک برج میلاد ساخته شده‌است. بسیار خوشحال هستم که عزیزانی در تلاشند که تجربه‌های خوب کسب‌وکار بین‌المللی را در ایران نیز ایجاد کنند.
اما کافی‌ست تصاویر هر دو مورد را در مرورگر اینترنت خود جستجو کنید، حتما تفاوت‌هایی خواهید یافت که یکی از این تفاوت‌ها حضور برندهای مطرح در این شهرهای آموزشی و سرگرمی است.
مقایسه‌ی نقش برندها در پروژه‌های داخلی و خارجی
لازم نیست که برای اطمینان از وجود زرق و برق در غرب (و یا کلیه کشورهای توسعه یافته) حتما به آن‌جا سفر کنید، با دیدن چند فیلم یا چند تصویر از غرب متوجه تمام تفاوت‌های بصری در طراحی‌های خارجی‌ها و داخل کشور خواهید شد. تفاوت‌هایی که از کیفیت خود عکس شروع شده و تا رنگ لباس افراد حاضر در عکس ادامه پیدا می‌کند.
نمی‌خواهم که در این خصوص گزافه‌گویی کنم. به طور مشخص می‌خواهم به حضور برندها در کسب‌وکارهایی این چنینی بپردازم. حضوری که بیشتر از زرق و برق هویتی است که به کسب‌وکار می‌بخشد. حضوری که گاهی اوقات یه پروژه‌ی ضعیف را اعتبار بخشیده و یا عدم حضوری که پروژه‌های بسیار خوب و با پشتوانه‌ای را نابود می‌کند. حضوری که شاید ایفای مسئولیت اجتماعی این برندها را در مهارت افزایی کودکان به همراه دارد. در پست بعدی به بررسی این موضوع خواهم پرداخت.
