وقتی به این فکر میکنم که «این نیز بگذرد» بیشتر از همهی وقتها دلم میگیرد. چه خوشحال باشم و چه ناراحت. وقتی خوشحالم که واضح است نمیخواهم بگذرد و وقتی ناراحتم، دلم میگیرد که چرا برای چیزی که میگذرد،...
مدتی است که دغدغهی جدی من در کار و زندگی، فراهم کردن شرایطی است که پسرم آبتین بتواند مهارتهایی را که به نظر میرسد در بزرگسالی به آنها نیاز پیدا میکند را فراگیرد. به این منظور وقت زیادی برای...
داستان ثبت نام کلاس اول من خیلی جالب هست. با توجه به اینکه دو تا دختر خاله داشتم که در نیمه اول سال به دنیا اومده بودند و من در آبان ماه (نیمه دوم) پدر برای اینکه من در...
اصلا وقتی فکرش را هم می کنم، تنم می لرزد. به راحتی روزها را به شب و شب ها را به روز می رسانند بدون اینکه حتی ذره ای به سمت اهداف خود حرکت کرده باشند. هدف؟ کدام هدف؟...
کمتر از 20 روز دیگر به چهل سالگی من باقی مانده است. چهل سال از عمر خودم را به پایان می رسونم و به نظرم بیشتر از نصف راه رو رفته ام. امید به زندگی بسیار بیشتر از 80...
این روزها بلوار مرزداران به صورت جدی میزبان دو صنف از کسب و کارها شده است. یکی بانک ها و دیگری فست فود و رستوران. کار به جایی رسیده که تقریبا تمامی بانک ها و موسسات مجاز و غیر...
به این دلیل به ایشون معلم میگم که برای من بسیار صمیمی تر، مهربان تر و دلسوز تر از اساتید بود. فراموش نمی کنم که چه طور یک جمله ی او مسیر زندگی من را تغییر داد. ممکنه خودش هم...
بعضی روزها هست که وقتی پامیشم، احساس می کنم چرا یه چیزی کمه. دور و بر خودم رو نگاه می کنم و به همه چیز ناگهان فکر می کنم. سریع به سراغ موبایل می رم و جلسات اون روز...
بحران میانسالی از چه سنینی گریبانتان را خواهد گرفت؟
شک، تردید، اضطراب و همه حس هایی که به سادگی از کنارش عبور کردید، به یکباره به شما حمله ور میشه. دیر و زود داره اما بعید می دونم سوخت و...
اگه پست قبلی من در خصوص حباب دات کام رو خونده باشید، یادتون میاد که گفتم در ایران داریم مسیری رو طی می کنیم که عینا در سالهای 1999 تا 2001 کشورهای توسعه یافته با اون رو به رو...