اگه پست قبلی من در خصوص حباب دات کام رو خونده باشید، یادتون میاد که گفتم در ایران داریم مسیری رو طی می کنیم که عینا در سالهای 1999 تا 2001 کشورهای توسعه یافته با اون رو به رو...
روزهایی که با استرس درس می خواندیم را بعید است که هم سن و سالهای من فراموش کرده باشند. روزهایی می توانستیم از آن لذت بسیار زیادی ببریم ولی با فشار زیاد اطرافیان خودمان را در...
از خدا که پنهون نیست، از شما چه پنهون، بنده لیسانس مهندسی برق گرفتم. خوب بالاخره مهندسی گفتن. تقریبا شما از ترم اول مهندسی توقع اطرافیان رو مبنی بر اینکه کارتون درسته و می تونید برخی چیزها رو تعمیر...
داستان ثبت نام کلاس اول من خیلی جالب هست. با توجه به اینکه دو تا دختر خاله داشتم که در نیمه اول سال به دنیا اومده بودند و من در آبان ماه (نیمه دوم) پدر برای اینکه من در...
اصلا وقتی فکرش را هم می کنم، تنم می لرزد. به راحتی روزها را به شب و شب ها را به روز می رسانند بدون اینکه حتی ذره ای به سمت اهداف خود حرکت کرده باشند. هدف؟ کدام هدف؟...
کمتر از 20 روز دیگر به چهل سالگی من باقی مانده است. چهل سال از عمر خودم را به پایان می رسونم و به نظرم بیشتر از نصف راه رو رفته ام. امید به زندگی بسیار بیشتر از 80...
وقتی به این فکر میکنم که «این نیز بگذرد» بیشتر از همهی وقتها دلم میگیرد. چه خوشحال باشم و چه ناراحت. وقتی خوشحالم که واضح است نمیخواهم بگذرد و وقتی ناراحتم، دلم میگیرد که چرا برای چیزی که میگذرد،...
دیروز برای پیدا کردن یه ایمیل قدیمی به حساب یاهوی خودم سر زدم. بعد از کلی پرس و جو که آیا خودت هستی که داری لاگین میکنی یا نه، بالاخره وارد شدم و در ناباوری تمام دیدم که هیچ...