اگر Headhunters شما را یاد فیلمی با این عنوان میاندازد هم اشکالی ندارد. چون شغل نقش اول این فیلم جنایی هم شکار مغزها میباشد. شکار مغز، شکار استعداد ، استعداد یاب حرفه ای ، شکار نخبه ، جستجو گر نخبگان معادل هایی است که برای کلمه غیر رسمی headhunter و کلمه رسمی Executive search استفاده شده است. پارسا جانباز اعتقاد دارد که جذب سران کلمه مناسبیست اما من با شکار استعداد راحت تر هستم و از این به بعد، از این کلمه استفاده خواهم کرد.
شکار استعداد به فعالیتی گفته می شود که طی آن فردی با استعداد و مناسب برای شغلی که کارفرمای شما درخواست داده است را شناسایی می کنید و ضمن برقراری رابطه بین ایشان، موضوع را تا استخدام فرد شکار شده پیش میبرید و پس از دریافت حق الزحمه خود، به ارزیابی شکارهای دیگر خود خواهید پرداخت. فرد شکار شده توسط شما، ممکن است شاغل در یک سازمان دیگر باشد و شما با تکنیک های مذاکره ای که برای آن تعلیم دیده اید و یا طی سالهای متمادی در این حوزه تجربه کسب کرده اید، او را متقاعد می کنید که کارفرمای خود را عوض کند.
شکار استعداد در دنیا مانند تمامی مباحث منابع (سرمایه) انسانی سابقه ای به مراتب بیشتر از ایران دارد. شرکت های متعددی که برخی از آنها بیش از ۲۰ سال سابقه دارند، به صورت حرفه ای این موضوع را دنبال می کنند. شکار استعداد برای شرکت های بین المللی بسیار حائز اهمیت بوده و تقریبا شرکتی پیدا نخواهید کرد که برای افتتاح دفاتر جدید در کشورهای دیگر به دنبال بهره جستن از شکار استعداد از میان استعدادهای محلی (Local) نباشد.
آیا شکار استعداد در ایران شروع شده است؟
در ایران تجربه های زیادی برای تشکیل پایگاه داده برای متقاضیان کار وجود دارد. سایت هایی مانند Irantalent نسبتاً شناخته شده تر هستند. اکثر این پایگاه داده ها برای متقاضیان کار در تمامی سطوح طراحی شده اند. اما تقریبا هیچ فعالیت عمومی و قابل دسترسی برای بنگاه ها جهت پیدا کردن افراد مورد نیازشان وجود ندارد. در نتیجه بنگاه ها مجبورند به بررسی سایتهایی مملو از رزومه بپردازند و از بین آنها افرادی را برای مصاحبه دعوت کنند. البته می توانند یک آگهی در روزنامه داده و از این طریق نیروی مناسب را پیدا کنند. اما آیا پیدا کردن مدیران میانی و ارشد با این شیوه بهینه خواهد بود. اینجاست که باید دست به دامن دوستان و آشنایان شوید تا به شما فردی قابل اعتماد، توانمند و مناسب را معرفی کنند.
عرف این حق الزحمه از یک تا سه ماه حقوق دریافتی فرد استخدام شده می باشد که اگر شکار خوبی باشد هزینه بسیار کمی برای کارفرما خواهد بود.
اما تعدادی از شرکت ها دست به کار شده و برای خودشان بخشی به این منظور ایجاد کرده اند. مثلا می شنوید که دیجیکالا همواره در حال دریافت رزومه و انجام مصاحبه هست و یک جریان ورود و خروج کارکنان را اینچنین کنترل می کند. گروه راکت اینترنت که در ایران استارتاپ هایی مانند بامیلو را راه انداخته است برای شرکت های زیر مجموعه خود شکار استعداد می کند و افراد با توانایی بالا را زیر نظر گرفته و تا کنون موفق شده تعدادی از این افراد که در کسب و کارهای دیگری فعال بوده اند را برای شرکت های گروه خود استخدام نماید.
شکار استعداد اخلاقی است یا غیر اخلاقی؟
از ابتدای فعالیت حرفه ای برای شکار استعداد، نظر های مختلفی در خصوص اخلاقی بودن یا غیر اخلاقی بودن این امر مطرح گردید. اینکه شما با مدیر یک شرکت دیگر مذاکره کنید و سعی کنید او را راضی کنید که شرکت فعلی را ترک کرده و به شرکت جدید برود، از دید برخی از فعالان حوزه منابع انسانی کاری غیر اخلاقی است. این امر که در ایران از آن به غر زدن (به ضم غ) یاد می شود، تقریبا غیر اخلاقی تلقی می گردد. اما به نظر می رسد با وجود رقابتی که این روزها در بازاریابی شرکت ها با آن روبروی هستیم، این کمال بی انصافی است که شکار استعداد را غیر اخلاقی بدانیم.
اعتماد سازی شرکت های فعال در این حوزه و نحوه کسب درآمد
درآمد شرکت هایی که شکار استعداد می کنند، اکثرا از کارفرمایانی که دنبال مدیر می گردند تأمین می شود. عرف این حق الزحمه از یک تا سه ماه حقوق دریافتی فرد استخدام شده می باشد که اگر شکار خوبی باشد هزینه بسیار کمی برای کارفرما خواهد بود. اما نکته حائز اهمیت در این میان اعتماد سازی شرکت های استخدام کننده می باشد که کاری بسیار دشوار است. تماس گرفتن با دوستان جهت استخدام و پیدا کردن فرد مناسب تنها به دلیل نبود شرکت های استخدام کنند نیست، بلکه موضوع اعتمادی است که شما نیاز دارید به معرف فرد داشته باشید. به همین سبب معمولا شرکت هایی که در این زمینه فعال هستند، اعتبار خود را از مدیران و سهامداران خود می گیرند که قطعا افرادی خوش نام و با سابقه در عرصه کسب و کار می باشند. از طرفی دیگر یک شکارچی استعداد لازم است تا سالها در این حوزه فعالیت نماید تا شبکه ارتباطی گسترده ای برای خود ایجاد کرده و بتواند پاسخگوی نیازهای کارفرمایان باشد.
شکار استعداد برای کدام دسته مفید است؟ کارفرمایان یا کارکنان؟
بدیهی است که برخی کارفرمایان با شکار استعدادهایی که در حال حاضر برایشان کار می کنند، مشکل داشته و آن را غیر اخلاقی و غیر منصفانه می دانند، اما این موضوع که شاید تهدیدی برایشان باشد، آنها را هوشیار کرده و مجاب می سازد که وقت بیشتری به نگاهداری از کارکنان خوبشان اختصاص دهند. این امر مطمئنا به نفع ایشان بوده و افزایش انگیزه در کارکنان، بنگاه ایشان را در مسیر بهره وری قرار خواهد داد. اما برای کارکنان چطور؟ دوستی می گفت، اشاعۀ فرهنگ شکار استعداد، منجر به کژمنشی در کارکنان شده و ایشان را زیاده خواه میکند. اما شاخصۀ زیاده خواهی که خصلتی است که در همان مصاحبه های اولیه خود را نشان می دهد، متقاضیان فرد با استعداد را کم کرده و برای او یادآوری خواهد کرد که انتخاب یک فرد تنها بر اساس توانایی های فنی او صورت نمی گیرد.